معنی از نواهای قدیمی ایرانی
حل جدول
تخت اردشیر
از نواهای قدیمی موسیقی ایرانی
آیین جمشید
از نواهای قدیمی موسیقی
تخت اردشیر
از نواهای موسیقی ایرانی
بستان شیرین
سلسه قدیمی ایرانی
سامانیان
سیگار قدیمی ایرانی
اشنو
از آهنگهای قدیمی ایرانی
تخت اردشیر، آیین جمشید، بستان شیرین
از هنرهای قدیمی ایرانی
رفوگری
قدیمی
کهن
لغت نامه دهخدا
قدیمی. [ق َ] (ص نسبی) دیرینه وکهنه. (ناظم الاطباء). || سال دیده. پیر.
فرهنگ فارسی هوشیار
در تازی نیامده (افزونی یا ء بر قدیم درست نیست) (با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه (صفت) دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی. . . و امثال آن اگر با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یا ء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم.
واژه پیشنهادی
آهنگساز
فرهنگ معین
دیرینه، کهنه، سال دیده، پیر. [خوانش: (~.) [ع.] (ص نسب.)]
فرهنگ واژههای فارسی سره
کهن، باستانی، کهنه، پارینه، دیرین، دیرینه
فارسی به عربی
قدیم، معتق، أَثَر (قَدِیم)
معادل ابجد
517